مهموناي كوچولوي خونه ما
پسرم بي صبرانه منتظر اومدن دوقلوهاي دايي رضا بود
اولش كمي گير دادي كه صندلي غذا و روروك بچگي تو كه به خاطر اونا از كمد دراورده بودم را نميدي ولي كم كم كه مامان باهات صحبت كرد قانع شدي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
پسرم بي صبرانه منتظر اومدن دوقلوهاي دايي رضا بود
اولش كمي گير دادي كه صندلي غذا و روروك بچگي تو كه به خاطر اونا از كمد دراورده بودم را نميدي ولي كم كم كه مامان باهات صحبت كرد قانع شدي