94/11/21 سومين تولد چهارسالگي نفس مامان توي مدرسه
قربونت برم اين دو تا تولد با چه مشقتي بود روز تولد اصلي خودت كه به درخواست خودت تو مدرسه گرفتيم بازم همراه با حاشيه بود هم خوب و هم بد چون اون روز عقد نانا بود و هم بابا جون سخت سرما خورده بود واقعا عذابي كه اون روز كشيدم رو فراموش نميكنم قرار بود دسرها و سالادهاي شام عمه رو من درست كنم از طرفي بابا جون هم مريض بود و نميتونست تو خريد و چي و چي كمكم كنه از يك طرف و تولدت توي مدرسه هم از طرف ديگه دست نويد جون درد نكنه كه كمك كرد وسايل تولد رو ببريم مدرسه
قبل از اينكه بيام مدرسه با داي داي برديم به بابا جون سرم زدن بعدا من كاراي مدرسه رو انجام دادم بعد هم شما رفتين خونه مادر كه ما به عقدكننون نانا برسيم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی